سر ِقرار با خود / نقد امیر پوریا فیلم «معدنچی»
27 آوریل 2018 - 19:34

بسیاری از مفاهیم انسانی همچون اهمیت ایستادن بر سر حق، از ارزشهای کهن مشرق زمیناند. اما در دهههای اخیر، تلاش برای یادآوری این مفاهیم را بیش از همه در سینمای آمریکا میبینیم. اینکه در محصولات هالیوودی چقدر نمونه اصیل در این زمینه وجود دارد و چه میزان فیلم شعاری، بهتنهایی مهم نیست. مهم این است که سینمای آمریکا میتواند جلوه «فراتر از واقع» به قهرمانان خود ببخشد. این کار در مخاطب تاثیری بهجا میگذارد که دلخواه صنعت آن سینماست. اما یکی از دستاوردهای نامطلوب آن، دور نگه داشتن جوهره قهرمانی از مخاطب است؛ با دیدن قهرمان نمونهای سینمای آمریکا بهویژه در فیلمهای اکشن، هیچگاه حس نمیکنیم ما هم میتوانیم جای او باشیم و به همان شکل از ارزشهایی که برایمان حیاتی است، دفاع کنیم.
فیلم «معدنچی» درست برعکس این مسیر را میپیماید؛ قهرمانش یک کارگر ساده معدن است و شورش او کاملا خاموش و در خلوت اتفاق میافتد. این درامی است که قهرمانی در شرایط از پیش تعییننشده را تصویر میکند و یادمان میاندازد که اگر بر سر قرار با خودمان و باورهایمان حاضر شویم، هر کداممان میتوانیم در سادهترین کارهای روزمره یا وظایف اداری، یک آلیا باشیچ باشیم. اهمیت این فیلم نه فقط در این یادآوری، بلکه در سازوکاری است که برای پیشبرد داستان «قهرمانِ ناخواسته» در نظر میگیرد. اینکه یک زن فیلم را ساخته و داستان این ایستادگی را روایت کرده، باز یادآور یک اصل اساسی و اغلب فراموششده است؛ مسائل بنیادین هستی بشر، ربطی به تفکیکهای جنسیتی ندارد. انسانیت، انسانیت است و «معدنچی» همین مفهوم را احیا میکند.