سه گانه جنگی / نقد حسن برزیده در مورد فیلم «نسل»
23 آوریل 2018 - 15:45

«وظیفه من به عنوان کارگردان، تنها ارائه سرگرمیهای زیبای شبانه نیست، مهمترین وظیفه من به فکر واداشتن مردم است.»
این جمله معروف از آندره وایدا، کارگردان لهستانی فیلم «نسل»، شاید در مقدمه بتواند به ما کمک کند تا بتوانیم به درکی دقیقتر و شفافتر از او و آثارش برسیم. «نسل» به همراه دو فیلم «کانال» و «خاکسترها و الماسها»، سهگانهای جنگی هستند که در دهه ۵۰ و اندکی پس از پایان جنگ جهانی دوم، توسط وایدا ساخته شدهاند. هرسه فیلم یادشده بهشدت تحت تاثیر زمانه آشفته خود هستند و به نوعی مروری دارند بر خاطرات تلخ و شیرین فیلمساز از جنگ و شرایط سیاسی و تحولات جهانی آن روزگار که مقارن است با رشد روزافزون گرایشات مارکسیستی و تسلط بیچونوچرای کشور اتحاد جماهیر شوروی بر زادگاه این فیلمساز.
فیلم «نسل» را شاید به همین دلایل حتی به نوعی بتوان بخشی از سلسله فیلمهای بهاصطلاح کارگری برشمرد که قهرمان یا قهرمانان آن، طبقه پرشور و انقلابی کارگر و پرولتاریا هستند. فضاسازیهای مناسب، فیلمبرداری و کادربندیهای جذاب و نزدیک به واقعیت، به همراه دکوپاژی دقیق با پلانهایی که گاه سیال و روان هستند، قصه فیلم را قابل باور و حتی به مستندی جنگی، نزدیک میکنند.