گفتوگو با فلوریان گالنبرگر، داور بخش «سینمای سعادت» و استاد مدرسه فیلم مونیخ/ سنت قدردانی سینمایی در ایران وجود دارد
۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۱۳:۲۸

فلوریان گالنبرگر میگوید واقعاً توانایی داستانگویی و شخصیتپردازی بسیار خوبی در سینمای ایران وجود دارد؛ و عقیده دارد که فیلمهای ایرانی واقعیت زندگی را به تصویر میکشند؛ اینکه زندگی ضدونقیض است و راحت و سیاهوسفید نیست، و دستورالعملی برای چهگونه زیستن وجود ندارد.
به گزارش ستاد خبری سی و پنجمین جشنواره جهانی فیلم فجر، فلوریان گالنبرگر که به عنوان عضوی از گروه داوری بخش «سینمای سعادت» (مسابقه بینالملل) در جشنواره فجر حضور داشت، در سال ۲۰۰۱ برای فیلم کوتاه «میخواهم باشم…» (Quiero Ser یا با عنوان انگلیسی I Want to Be…) جایزه اسکار بهترین فیلم کوتاه زنده را برنده شد. او در کنار فعالیتهای فیلمسازیاش، استاد مدرسه فیلم مونیخ است. در ادامه گفتوگوی کوتاهی را با او میخوانید:
جشنواره جهانی فیلم فجر را چهطور دیدید؟
اولین دفعهای است که به ایران آمدهام و به عنوان عضوی از هیئت داوران تجربهی بسیار پرشور و پرفعالیتی بود چون در مدت زمان بسیار کوتاهی تعداد زیادی فیلم تماشا کردیم. با این حال تجربه خوبی بود چون دوباره به این موضوع پی بردیم که سینما چهقدر پرمایه و غنی است و فیلمها چهقدر میتوانند زیبا باشند. خوشحالم که اینجا هستم و فرصت آشنایی و شناخت دیگر همقطاران و اعضای هیئت داوری را به دست آوردم، و البته این همه فیلم دیدنی از سراسر جهان را تماشا کردم.
نظرتان درباره انتخاب فیلمها چیست؟
اجازه بدهید جواب سؤالتان را غیرمستقیم بدهم. فیلمهای انگشتشماری بود که ما واقعاً آنها را دوست داشتیم، از این رو خیلی سریع نامزدها مشخص شدند. اما کار دشوار این بود که بهترین را از میان نامزدهای نهایی انتخاب کنیم. ساعتها سر انتخابهایمان بحث و گفتوگو کردیم. فیلمهای ضعیفتری هم در این رقابت حضور داشتند و مسابقهی برابری نبود. تعدادی از فیلمها واقعاً دیدنی و تحسینبرانگیز بودند، اما اکثر فیلمها نه؛ تا جایی که حتی با اطمینان نمیتوانستیم درباره دلیل انتخاب بعضی از فیلمها برای این بخش نظر بدهیم.
سینمای ایران را در کل چهطور میبینید؟
بعضی از فیلمهای ایرانی در گیشهی سینمای کشورهای غربی موفق بودهاند. اگر بخواهم از آنها نام ببرم باید به «جدایی» اثر اصغر فرهادی اشاره کنم که فیلم فوقالعادهای است و من واقعاً از تماشای آن لذت بردم. این فیلم مرا تحت تأثیر قرار داد و به فکر فرو برد. خیلیها در غرب این فیلم را تحسین میکنند. پس از آن «تاکسی» ساختهی جعفر پناهی است که در آلمان خیلی محبوب بود و جوایزی را هم برنده شد. آثار عباس کیارستمی هم خیلی محبوباند. البته نمیگویم فیلمهای ایرانی زیادی تماشا کردهام ولی آنهایی که دیدم در غرب خیلی محبوب شدهاند. فکر میکنم واقعاً توانایی داستانگویی و شخصیتپردازی بسیار خوبی در سینمای ایران وجود دارد؛ و بهعلاوه نشان میدهد که زندگی ضدونقیض است و راحت و سیاهوسفید نیست، و دستورالعملی برای چهگونه زیستن وجود ندارد. شما در برخورد با این فیلمها با سؤالهای بسیار زیادی روبهرو میشوید که آن قدر دشوارند که نتوانید جوابی برایشان بیابید. «جدایی» شما را در شرایط و موقعیتهایی قرار میدهد که واقعاً نمیدانید چه چیزی درست است و چه چیزی غلط. به نظرم این ویژگی فوقالعادهی سینما است و اگر به ملتهای مسلمان نگاه کنم، میتوانم بگویم ایران آن کشور و ملتی است که یک سینمای واقعی و تمامعیار دارد، با فیلمهایی جذاب و دیدنی. تردیدی نیست که سنت قدردانی سینمایی در ایران وجود دارد.
چه نظری درباره کارگاههای جشنواره فجر دارید؟
من دو کارگاه داشتم که خیلی از آنها لذت بردم. حرف زدن با فیلمسازان جوان خوشایند و رضایتبخش است. من به آنها گفتم: «خودتان باشید و سعی نکنید در قالب فرد دیگری فرو بروید. کاری را انجام دهید و فیلمی را بسازید که از قلبتان برمیآید. فیلمسازی خیلی دشوار و پیچیده است و اگر شما کاری را انجام ندهید که از قلبتان نشأت میگیرد، نتیجهی نهایی چندان قانعکننده نخواهد بود. خودتان باشید و به تلاشتان ادامه دهید.»
مطالب مرتبط
- یاناگیجیما فیلمبردار ژاپنی «مثل یک عاشق»: عاشقان سینما در ژاپن فیلمهای ایرانی را دنبال میکنند
- مدیر هنری جشنواره فیلم گوتنبرگ: جوایز سینمایی جنبه بازرگانی به سینمای ایران بخشیده است
- گفتوگو با مارتی هلده کارگردان فیلم «باد شرق باد غرب»/ سینمای ایران بسیار پرقدرت و الهامبخش است
- گفتوگو با فیلمنامهنویس «گلوری» برنده دو جایزه بخش «سینمای سعادت»/ حضور در جشنواره جهانی تجربه بسیار جالبی بود
- دبیر جشنواره بینالمللی فیلم داکا: برگزاری بازار فیلم جشنواره جهانی فجر ایده درخشانی است