مرثیه ای برای یک رویا / نقد کامیار محسنین فیلم «فراز و نشیب یک شرکت کوچک فیلم سازی »
۷ اردیبهشت ۱۳۹۷ - ۱۶:۴۲

پس از دوران چپگرایانه «گروه ژیگا ورتف»، در میانه راه تلاش برای خلق ساختاری ملهم از ترکیببندیهای نقاشی و جزئیات آن، «فراز و نشیب یک شرکت کوچک فیلم سازی» رویکردی متفاوت به واسطه بیانی را رقم میزند. با بازتابی از دلمشغولی کارگردانان بزرگ برای کشف قابلیتهای بیشتر رسانه جدید در دهه ۸۰ میلادی، فیلم تلویزیونی ساخته ژ. ل. گ که کمتر مشاهد شده است، نشان میدهد چگونه شرکتهای کوچک فیلمسازی در حین تعقیب وسوسههای بلندپروازانهشان مقدر به اضمحلالاند. با توانی مضاعف از روایتی که مراحل مختلف پیشتولید را در فصلهایی متفاوت دنبال میکند، «فراز و نشیب یک شرکت کوچک فیلم سازی»میکوشد ببیند چگونه سینمای مستقل مقدر است به رنجهایی بیهوده بینجامد. برای مثال در جستوجوی بازیگران غیرحرفهای برای معرفی جیمی دین یا فرانک سیناترایی ناشناخته؛ در جستوجوی زیبایی رازآمیز تابلویی قدیمی در راه شیری؛ در جستوجوی پیوندهای افلاطونی در قصهای اساطیری. «فراز و نشیب یک شرکت کوچک فیلم سازی» با اشارهای به اتکای فیلمسازی به پول آغاز میشود و وضعیت تناقضآمیز سینما در دهه ۸۰ میلادی را در دورهای به نمایش میگذارد که ایده صنعتیسازی سینمای مستقل اجتنابناپذیر به نظر میرسید. فیلم مانند مرثیهای برای یک رویاست که ژان لوک گدار آن را تصنیف کرده باشد.