واقعیت و خیال در جنگ / نقد مهرزاد دانش در مورد فیلم «تنگه ابوقریب»
۳ اردیبهشت ۱۳۹۷ - ۱۹:۳۲

در ژانر جنگی سینمای ایران، فیلم «تنگه ابوقریب» محصولی منحصربهفرد است؛ چراکه نه داستان پررنگ و پرتعلیق و شخصیتهای دراماتیکی در ارتباط با اتفاقات جنگ در آن وجود دارد و نه ایدئولوژی خاصی در آن تبلیغ میشود تا مانند بسیاری از فیلمهای جنگی ایران، بار پروپاگاندایی پیدا کند، و نه حتی ضد جنگ است که نگاه سیاسی خاصی را بازتاب دهد. این فیلم، صرفا تجربه نزدیک و عینی با فضای جنگ را با تماشاگرش به اشتراک میگذارد. ماجرای فیلم ورود و بازگشت ناگهانی کسانی به خط مقدم جبهه جنگ است که در روزهای پایانی جنگ ایران و عراق در عزیمت به مرخصی هستند. فیلمساز این روند را در چهار مقطع نمایش میدهد: آرامش مطبوع نیم ساعت اول فیلم، تنش غافلگیرکننده حمله اولیه دشمن، آرامش زیر خاکستر و مقطعی شب قبل از ورود به تنگه، و درنهایت فضای اصلی داستان که موقعیتی سرگردان، پرتنش و خونین است. آدمهای ماجرا در این مقطع یکی بعد از دیگری حذف میشوند تا اثبات شود که چگونه «واقعیت جنگ»، از «تخیل هنرمند» هم سبقت میگیرد؛ آن هم در فیلمی جنگی که اقتباس از یک واقعیت کمتر مطرحشده، در تاریخ جنگ ایران و عراق است.