شنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۴
12:47 |

تکه شعری کهن / نقد سعید عقیقی در مورد فیلم «ترانه گرانیت»

تکه شعری کهن / نقد سعید عقیقی در مورد فیلم «ترانه گرانیت»

اگر به دنبال آثاری مهجور از فرهنگ‌هایی کمتر شناخته‌شده و نشانه‌های بومی رو به اضمحلال آن می‌گردیم، این فیلم بیوگرافیک دل‌چسبِ پت کالینز با فیلم‌برداری سیاه و سفید فوق‌العاده، فضاسازی موثر و امپرسیون‌های تصویری ساده و غافل‌گیرکننده‌ای که وجوه اِسنادی‌اش گاه یادآور رابرت فلاهرتی و سینمای آزاد انگلستان است، لحظه‌های دراماتیک غنی‌اش تداعی‌کننده آثار شاعرانه رنوار و فصل ماهی‌گیری‌اش از دالانِ «پیش از انقلاب» برتولوچی به «زمین می‌لرزد» ویسکونتی نگاهی می‌اندازد، فرصتی است مناسب و مغتنم. فیلم درباره ترانه است و چه به‌جا و دقیق، خود به ترانه‌ای لطیف، با کلماتی مِهرآمیز و برانگیزاننده همانند. همان‌طور که ترانه‌ها از طریق ضبط صداها ماندگار می‌شوند، و فیلم این ماندگاری را بی هیچ شتابی پی می‌گیرد، فیلم نیز از راه ثبت تصویرهایی شاعرانه، گفتارهایی زیبا و موسیقی فولکلوری که هر تکه‌اش در ذهن کسی مانده و از حنجره یکی از اهالی بیرون می‌آید، جای خود را در ذهن بیننده‌اش باز می‌کند. تلفیق تصویرهای مستند و «دانه‌دار» با تصاویر شفاف و قدرتمند صحنه‌های دیگر، ترکیب منسجمی از واقعیت اسنادی و شاعرانگی فراهم کرده، پی‌گیری نغمه‌های سرزمین، ترانه را به شکل عنصری جاری در زندگی، کار و طبیعت درمی‌آورد و دلیل بقای آن در ذهن و زبان مردم را نیز بی هیچ تاکیدی توضیح می‌دهد. استفاده مناسب و مبتکرانه از صدای خارج از کادر، حس رسیدن به ترانه‌ای گم‌شده را، حتی وقتی کسی ترانه نمی‌خواند، پدید می‌آورد. لذت بردن از تک‌تکِ تصاویر و ترانه‌ها مهم‌ترین، نخستین و احتمالا آخرین کاری است که هنگام تماشای فیلم انجام می‌دهیم؛ گویی تکه شعری کهن یافته باشی که از فرط بلاغت، مرزهای تازگی را پشت سر می‌گذارد.

متاسفانه مرورگر فعلی شما قدیمی بوده و پشتیبانی نمی‌شود!

لطفا از مرورگرهای بروز نظیر Google Chrome و Mozilla Firefox استفاده نمایید.