«راه رفتن روی سیم» هفتمین فیلم سینمایی احمدرضا معتمدی است که به نویسندگی خودش ساخته شده است. فیلمی که بر بستر چگونگی جذب یک دوتارنواز سنتی (تنبورنواز) به یک بند موسیقی راک، مضامین متعددی را طرح و دنبال میکند. درواقع فیلمساز با محور قرار دادن دو سبک و دو جنس مختلف موسیقی و ایجاد زمینهای برای پیوند و مکمل شدن آنها، نگاهی زیرپوستی به تضادهای تفکری، ایدئولوژیک و… میان انسانها دارد که نرسیدن به نقطه تعادل و گفتوگو، آنها را به سرنوشتی غریب و گمگشتگی دچار میکند. بر این بستر که مبتنی بر مواجهههای آدمها در موقعیتهای مختلف است، تغییر جغرافیا نقش مهمی دارد؛ همانطور که جوان نوازنده از شهرستان به تهران میآید و ناخواسته به واسطه همراهی با بند موسیقی از جنوب و عرشه کشتی سردرمیآورد. این بیثباتی در موقعیت و جغرافیا که به نوعی برآمده از تکبعدی بودن تفکر و نگاهی است که راه را بر گفتوگو میبندد، در طول فیلم استمرار پیدا کرده و از آنجا که راهی برای تغییر آن در جهان قصه یافت نمیشود، پیوند دو سبک موسیقی راهکاری است برای تعدیل این دیدگاه.
تقابل دو سبک موسیقی / نقد سحر عصرآزاد برای فیلم «راه رفتن روی سیم»
