پیش از ژاله
- سینمایی
- ۲۰۱۸
- ۹۰ دقیقه
- دانمارک
- زبان: دانمارکی و سوئدی
یک کشاورز فقیر در دانمارکِ قرن نوزدهم، تلاش میکند تا دخترش را بهمنظور دستیابی به یک زندگی بهتر به ازدواج یک ملّاکِ ثروتمند درآورد. اما آرزوهای او تحت تأثیر سرنوشتِ بیرحم، یکی پس از دیگری نقش بر آب میشوند.
کارگردان: مایکل نوئر
نویسنده: یسپر فینک، مایکل نوئر
شرکت تولید کننده: نوردیسک فیلم پروداکشن
وضعیت نمایش: نخستین نمایش منطقهای
نقد فیلم
زمستانی که هرگز از راه نم یرسد

آنتونیا شرکا
زمستان در راه است و جِنز، مزرعهدار پیر دانمارکی، خود و خانوادهاش را در معرض قحطی و گرسنگی میبیند. مایکل نوئر، کارگردان 40 ساله دانمارکی، در پنجمین فیلم خود، داستانی روستایی را در دهه ۵۰ قرن نوزدهم انتخاب میکند و از خلال نماهای غالبا بسته و تاریک آغاز فیلم، ما را به میان خانوادهای پرتاب میکند که در تلاشی خستگیناپذیر برای ادامه بقاست. جنز نمیداند که گاه برای به دست آوردن رفاه و آسایش، بهای گزافی باید پرداخت و امنیت امری مسلم نیست که تامین آن، ضامن خوشبختی انسان باشد.
نوئر کار سینما را با فیلمهای کوتاه و مستند آغاز کرد و در جشنوارههای مختلف جهان حضور داشته و مورد استقبال قرار گرفته است. «پیش از ژاله» نیز که نخستین حضور جهانی خود را در جشنواره تورنتو داشته، در جشنواره توکیو نیز موفق به کسب جایزه ویژه هیئت داوران و جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد شد. این فیلم پیامی ازلی و ابدی و انسانی و جهانی دارد؛ حرص و آز میتواند انسان را از گرانمایهترین دارایی خود که همانا خانواده و عزیزان هستند، محروم کند. روزی که جنز تصمیم میگیرد یگانه دختر خود را برای نجات از ذلت و حقارت به مردی پولدار اما نهچندان صالح بسپارد، خبر ندارد که این فقط سرآغاز زنجیره معیوبی است که نخستین قربانیان آن کسانی نیستند جز همین عزیزانی که به خاطر آنها گذر از ارزشهای انسانی سهل و آسان مینمود.
آنچه در زیر پنهان است

هما توسلی
اسم فیلم «پیش از ژاله» است و اولین تصاویرش دستی منجمدشده میان یخ، پیرمردی نگران و ژولیده و چشمهای درشت گاوی که قرار است از صاحب مهربانش جدا شود. پیرمرد همراه با دختر جوان و دو برادرزادهاش در بزرگترین مزرعه آن اطراف زندگی میکنند، اما مزرعهای که ظاهرا دیگر باری نمیدهد. هر چهار نفر سخت کار میکنند، اما نه سر و وضع درستی دارند، نه چیزی برای خوردن و نه اعتباری اجتماعی که احترام کشیش را در کلیسا برانگیزد. همسایهها چشم طمع به زمین پیرمرد دوختهاند و همه چیز حکایت از مصیبتی محتوم دارد.
به نظر میرسد داستان در اواسط قرن نوزدهم در دانمارک میگذرد؛ جایی که ما چیز زیادی دربارهاش نمیدانیم. نه جنگ است نه اشارهای مستقیم به رویدادی تاریخی و نه حتی ارجاع به اتفاقی خاص. آیا دوران اضمحلال فئودالیته است و روی کار آمدن بورژوازی تازه به دوران رسیدهای که انتظار داری با قساوت آخرین رمق دهقانان سختکوش گرسنه را بکشد؟ یا مدرنیتهای که همراه با اولین نشانههای صنعت (شکر) قرار است دنیا را زیر و زبر کند؟
تصاویر و حسوحال شبیه رمانهای روستایی قرن نوزدهمی انگلیسی است، با همان زندگیهای پر از گل و شل، کارهای بدنی سخت، دستهای ترکخورده، عشق و نفرتهای پنهانی و تورهای گلدوزیشده داخل گنجهها که قرار است در موعد مقرر به سر عروسی زده شود که معلوم نیست سرنوشت چه برایش تدارک دیده. بااینحال تصاویر زیبا تاکیدی بر نمایش زیباییهای طبیعت – چنانکه در رمانهای رمانتیک قرن نوزدهمی و اقتباسهای فراوانشان در سینما مرسوم است- ندارند و دوربین روی دست نهچندان بیتاب فیلمبردار بیشتر تمایل دارد همچون ناظری کنجکاو واکنشهای حسی شخصیتها را نشانمان دهد تا مناظر طبیعی طبیعتا چشمنواز و ملک وسیع و مرداب احتمالا زیبای پیرمرد را که دلبستگیاش به آن از اصلیترین دغدغههای فیلم است. در عوض آدمها را میبینیم؛ پیرمرد دلنگران و مصمم با آن قیافه گاه مهربان و گاه مرموز، دختر زیبایی که گویا دل به عشقی سپرده، همسایههایی فرصتطلب و مرد پولداری به نام گوستاو که انتظار داریم دست آخر همه هستی
تــصــاویــر



حــضــور بینالمللـــی
۲۰۱۸: نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم و برنده جایزه ویژه هیئت داوران و بهترین بازیگر مرد از جشنواره بینالمللی فیلم توکیو، ژاپن۲۰۱۸: نامزد دریافت جایزه بهترین فیلم و برنده جایزه بهترین بازیگر مرد از جشنواره بینالمللی فیلم شیکاگو، آمریکا
عوامــــــل فیـــــلم
نویسنده: یسپر فینک، مایکل نوئر
مدیر فیلمبرداری: استورلا برندت گروولن
تدوینگر: آدام نیلسن
موسیقی: تانیا گرونوالد
صدا: مورتن گرین، نینو یاکوبسن، کاسپر یانوس راسموسن
طراح صحنه: سورن شوارتزبرگ
تهیه کننده: ماتیلدا اپِلین، رنه ازرا، توماس رادور
بازیگران: یسپر کریستنسن، کلارا روزاگِر، گیتا نوربی، الیوت کروست هوو
کارگردان

مایکل نوئر
مایکل نوئر در سال 1978 در دانمارک به دنیا آمد و در سال 2003 از مدرسه ملی سینمای دانمارک فارغالتحصیل شد. اولین فیلم این کارگردانِ برنده جایزه دانمارکی، «آر» (2010) نام دارد. او همچنین فیلمهایی همراه با توبیاس لیندهولم، دیگر فیلمساز دانمارکی کارگردانی کرده است. دو مستند «وستربو» (2007) و «قلبهای وحشی» (2008) جایگاه او را بهعنوان یکی از بااستعدادترین فیلمسازان دوره خود تثبیت کردهاند.