مردم مغولستان سالیان سال است که سه بازی سنتی فرهنگی را همیشه در طول جشنهاشان انجام میدهند؛ کشتی مغولی، مسابقههای اسبدوانی و تیراندازی با کمان. داستان فیلم درباره سنت اسبدوانی است. بولد بهترین مربی اسب شهر است و مردم را برای اعلام یک خبر ویژه در خانهاش جمع کرده است. بولد در مورد اسبهایش و مهارت در تربیت آنها لاف میزند و اصرار میکند که هیچکس در شهر بهتر از او نیست. او همچنین در مورد باارزشترین اسب خود هم حرف میزند و اعلام میکند ستاره قهوهای او هنوز سواری ندارد. پس از شنیدن صحبتهای او افراد حاضر پسر ارشد دمبی، دوری، را به او پیشنهاد میدهند و بولد تصمیم میگیرد از او درخواست کند در مسابقه اسبدوانی سوارکار اسبش باشد.
متاسفانه مرورگر فعلی شما قدیمی بوده و پشتیبانی نمیشود!
لطفا از مرورگرهای بروز نظیر Google Chrome و Mozilla Firefox استفاده نمایید.