میدان ویتوریو
- مستند
- ۲۰۱۸
- ۷۶ دقیقه
- ایتالیا
- زبان: ایتالیایی و انگلیسی
پرترهای واضح و زنده از بزرگترین میدان عمومی شهر رُم، پیاتزا ویتوریو که در قرن نوزدهم و در حوالی خرابههای تروفی دیماریو، بهجا مانده از قرن سوم ساخته شده است.
کارگردان: آبل فرارا
نویسنده: آبل فرارا
شرکت تولید کننده: اینجوی موویز
وضعیت نمایش: نخستین نمایش در آسیا
نقد فیلم
درباره هجرت

حسام اسلامی
در سینمای مستند اروپا در این سالها فیلمهای زیادی درباره مهاجرت ساخته شده. تا جایی که میتوان در هر جشنوارهای بخشی مجزا برای فیلمهایی با این موضوعات برنامهریزی کرد. این فیلمها را بر اساس عوامل گونانی میتوان دستهبندی کرد. اما برای من، دستهبندی بر اساس جغرافیای محل فیلمبرداری از همه جذابتر است. میتوان مسیر حرکت مهاجران را از مبدا تا مقصد تعیین کرد و بر اساس اینکه فیلمساز کدام بخش از مسیر را انتخاب کرده، طبقهبندی را انجام داد. بعضی فیلمسازان به مبدا میپردازند؛ به وضعیتی که مهاجران را به مهاجرت وادار میکند. بعضی دیگر مسیر را تصویر میکنند. زندگی در مقصد هم میتواند موضوع دیگری برای فیلمسازان باشد.
هجرت همیشه یکی از مسائل بشر بوده؛ کنار گذاشتن جغرافیایی که فرد در آن ساکن است و رفتن با امید به زندگی در جایی بهتر. اما مقصد همیشه شبیه امید و آرزوهای مهاجر نیست. مهاجرانی که از خاورمیانه و آفریقا به اروپا میرسند، منتظر محل زندگی، غذا و پول هستند، اما چیز دیگری در انتظارشان است. گاهی یک فرودگاه قدیمی و خالی تبدیل به اقامتگاهی موقت برایشان میشود. گاهی ساختمانهای متروکه و نیمهخراب پاتوق غیرقانونیها میشوند و گاهی ناچار میشوند در حاشیه کانالها چادر بزنند.
آبل فرارا فیلمسازی است که موضوع زندگی مهاجرها در مقصد را برگزیده. او سراغ بزرگترین میدان شهر رم رفته. میدانی تاریخی که در خاطره هر نسل یک طور ثبت شده است و حالا بعد از مهاجرت بزرگ این سالها کاملا تغییر شکل داده. فیلم آزادانه و بدون هیچ قیدی گذشته و حال میدان را روایت میکند. از گفتوگوی رسمی و غیررسمی فیلمساز در خیابان در آن وجود دارد تا آرشیو فیلم و عکس. حتی فیلمساز در اظهار نظری کل فیلم را تحقیقی تصویری درباره میدان میداند. این فیلم به روشی متفاوت به سراغ موضوعی آشنا رفته و به همین خاطر میتواند الهامبخش باشد. و مگر جشنوارهها برای چیزی به غیر از همین الهام گرفتنها راه افتادهاند؟
رم الان یعنی دنیا

پیروز کلانتری
ابل فررا فیلمساز ایتالیایی/ آمریکایی مستقر شده است در میدان ویتوریوی رم ایتالیا و پارک کنارش «کوله اوپیو» که در سالهای اخیر شده است محل زندگی، تجمع و گذران مهاجرهای همه جای دنیا: «رم الان یعنی دنیا.» فیلم با آوازی شروع میشود از رغبت مردم شرق آمریکا برای کوچ کردن به کالیفرنیا و توصیف خوبیهای کالیفرنیا، اما با این ترجیعبند و توصیه مدام که «اگه دل و جرئت ندارین…!»
فررا میان آدمهای جوراجور مهاجر و ایتالیایی میدان وول میخورد و باهاشان گپ میزند. به آدمها نزدیک نمیشود و باهاشان سر نمیکند؛ انگار تماشای تنوع و تعدد این همه مهاجر جذابتر است برایش تا دریافت و پرداخت احوال دل و دنیای درون این آدمها. مراوداتش اما به دل مینشیند، چون اهل ارتباط است و در کنار و از روبهرو و رخبهرخ با مردم گپوگفت میکند.
بهتدریج چیزهای زیادی دستمان میآید؛ اینکه چینیها عمده مغازههای اطراف میدان را خریدهاند، مهاجرها رم و رمیها را خیلی دوست دارند، مردم مهاجر در کشورهایشان با فساد اقتصادی و دیکتاتورهایشان طرفاند، و مثل دیگر کشورهای با اقتصاد شکننده، در ایتالیا هم فشار حضور مهاجرها به مردم ضعیف وارد میشود. طبقه متوسط لاغر میشود و پولدارها چاقتر: «وقتی آب بالا میاد، کشتی رو هم بالا میاره!»
بیشتر ایتالیاییهای فیلم مهربان و سازگارند با احوال میدان. زنی سرخوشانه میخواند: «من از خورشید مستم؛ من از دریا مستم، من از تو مستم!»
تــصــاویــر


حــضــور بینالمللـــی
۲۰۱۹: هفته بینالمللی فیلم وورزبرگ، بخش فیلمهای مستند، آلمان۲۰۱۸: جشنواره بینالمللی فیلم مستند کپنهاگ، دانمارک
۲۰۱۸: جشنواره فیلم کراکوف، لهستان
۲۰۱۸: جشنواره بینالمللی فیلم مستند لندن، انگلستان
۲۰۱۸: جشنواره بینالمللی فیلم صوفیه، بلغارستان
۲۰۱۸: جشنواره فیلم مستند تسالونیکی، یونان
۲۰۱۸: جشنواره بینالمللی فیلم ونکوور، کانادا
عوامــــــل فیـــــلم
نویسنده: آبل فرارا
مدیر فیلمبرداری: تومازو بورگستروم
تدوینگر: لئوناردو دنیل بیانچی
موسیقی: جو دِلیا
طراح صحنه: امانوئله مورتی
تهیه کننده: امانوئله مورتی
بازیگران: ویلیام دافو، متئو گارونه، آبل فرارا
کارگردان

آبل فرارا
آبل فرارا در شهر برانکس آمریکا به دنیا آمد و پیش از آنکه به سراغ ساخت اولین فیلمهای بلندش، قاتل دریلکار و اماس 45 برود (که فیلمهایی به اصطلاح بهرهبردارانه با تم خشونت بودند)، فیلمسازی را در نوجوانی و بهصورت آماتور با دوربین 8 میلیمتری آغاز کرد. از دیگر فیلمهای این فیلمساز مستقل و پُرسابقه میتوان به پادشاه نیویورک (1990) و ستوان بد (1992) اشاره کرد.