بغداد، سال 2006.
سارا با نیت و قصدی شوم برای مراسم بازگشایی مرکزی در بغداد به این شهر وارد میشود. در همین حال که او برای انجام یک اقدام غیرقابل تصور خود را آماده میکند، تمام برنامههای او در پیِ یک برخورد ناخواسته و ناخوشایند با یک فروشنده چربزبان و ازخودراضی به نام سلام به هم میریزد.
سلام که اکنون در نقشههای سردرگم و درهم و برهم سارا گرفتار شده، در اوج ناامیدی تلاش میکند تا انسانیتِ سارا را بیدار و او را از تصمیمش منصرف کند. در لحظهای مهم که به نظر میرسد اعتقادات راسخی که سارا تا پیش از آن به آنها ایمان داشت، درحال سست شدن و فروپاشی است، این شانس به او روی میآورد تا شاهد زندگی و معصومیتی باشد که قصد نابودی آن را داشته است.
اما آیا این فرصتی دوباره است یا اعترافی به گناه؟
متاسفانه مرورگر فعلی شما قدیمی بوده و پشتیبانی نمیشود!
لطفا از مرورگرهای بروز نظیر Google Chrome و Mozilla Firefox استفاده نمایید.