سال 1762. یئونگجو بیست و یکمین پادشاه سلسله‌ی چوسان 35 سال است که بر تخت پادشاهی نشسته، شاهزاده‌ی وارث تخت پادشاهی، سادو به طرح توطئه علیه پادشاه با همکاری مادرش لیدی یی متهم می‌شود. یئونگجو درگیر تناقضی هولناک می‌شود. نمی‌تواند پسر خیانتکار را مجازات کند چون نمی‌خواهد خودش پدر یک خائن به تخت پادشاهی باشد. و در نهایت سادو را محکوم به خودکشی اجباری می‌کند. وقتی سادو از اجرای حکم پدر سرباز می‌زند، یئونگجو سادو را در تابوتی چوبی زندانی می‌کند، بی‌قطره‌ای آب و غذا. با محروم شدن سادو از جانشینی پادشاه، پسرش جای او را می‌گیرد. در روز هشتم در تابوت، سادو با مرگ رودررو می‌شود.