لیل از حق سرپرستی پسرش، لوکا، محروم شده و دادگاه حضانت او را به مادرشوهر لیل (مادربزرگ لوکا) میسپارد. زمان میگذرد. اکنون در سال 1993 به سر میبریم؛ سالی که در آن جنگ میان گرجستان و آبخازیا به پایان رسیده است. لوکا در میدان جنگ کشته شده. مادرش به روستایی کوچک آورده میشود تا جسد بیجان پسرش را تحویل بگیرد و آن را به محل زندگی خود ببرد و دفنش کند...
متاسفانه مرورگر فعلی شما قدیمی بوده و پشتیبانی نمیشود!
لطفا از مرورگرهای بروز نظیر Google Chrome و Mozilla Firefox استفاده نمایید.